با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

دست و پنجه نرم کردن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

زحمت کشیدن، تلاش کردن

فونتیک فارسی

dasto panje narm kardan
فعل لازم
(with or against) to grab, to have a test of strength, to have a test of endurance

- دو کشتی‌گیر تصمیم گرفتند قبل از شروع مسابقه دست و پنجه نرم کنند.

- The two wrestlers decided to have a test of strength before the match began.

- وزنه‌برداران در مسابقه‌ی آتی دست و پنجه نرم خواهند کرد.

- The weightlifters will have a test of strength during the upcoming competition.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت دست و پنجه نرم کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «دست و پنجه نرم کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/دست و پنجه نرم کردن

لغات نزدیک دست و پنجه نرم کردن

پیشنهاد بهبود معانی