آخرین به‌روزرسانی:

دمدمی به انگلیسی

معنی

فونتیک فارسی

damdami

dilettante, faddish, fickle, flighty, inconsistent, inconstant, light, lightheaded, moody, protean, temperamental, unstable, unsteady, wayward, whimsical

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت دمدمی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «دمدمی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/دمدمی

لغات نزدیک دمدمی

پیشنهاد بهبود معانی