آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

دهکده به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / dehkade /

small village, hamlet, village, settlement

small village

hamlet

village

settlement

روستا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

کشمکش میان آن دو لرد دهکده را دچار مصیبت کرد.

Strife between the two Lords afflicted the village.

سیل دهکده را نابود کرد.

The flood played havoc with the village.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد دهکده

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:

ارجاع به لغت دهکده

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «دهکده» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/دهکده

لغات نزدیک دهکده

پیشنهاد بهبود معانی