زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد 🌍
آخرین به‌روزرسانی:

دوختن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

فعل متعدی
فونتیک فارسی / dookhtan /

to sew, to stitch, to staple, to darn, to rivet, to tailor, to transfix

to sew

to stitch

to staple

to darn

to rivet

to tailor

to transfix

دوزندگی کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

چون توانایی دوختن همه‌ی لباس‌های سفارش‌شده را نداشت، دوخت آن‌ها را به دکان‌های کوچک‌تر اجاره داد.

Since he couldn't sew all the clothes which had been ordered, he farmed them out to smaller shops.

روبالشتی دوختن

to tailor pillow covers

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت دوختن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «دوختن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/دوختن

لغات نزدیک دوختن

پیشنهاد بهبود معانی