با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

دوست‌پسر به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

شریک عاطفی مذکر

فونتیک فارسی

doos(t) pesar
اسم
boyfriend, friend, date

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

- او دوست پسر خود را ول کرد.

- She chucked her boyfriend.

- او دوست پسر خود را ترک کرد و با پسرعمویش ازدواج کرد.

- She ditched her boyfriend and married her cousin.

- وقت گذراندن با دوست‌پسرم را دوست دارم؛ او همیشه مرا می‌خنداند.

- I love spending time with my boyfriend; he always makes me laugh.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت دوست‌پسر

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «دوست‌پسر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/دوست‌پسر

پیشنهاد بهبود معانی