آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

روزمرگی به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / roozmarregi /

routineness, commonness

routineness

commonness

تکرار کارهای روزانه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

او از روزمرگی بدش می‌آید.

She dislikes routine.

روزمرگی زندگی ارتشی

the routineness of army life

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت روزمرگی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «روزمرگی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/روزمرگی

لغات نزدیک روزمرگی

پیشنهاد بهبود معانی