فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

رژیمی به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

وابسته یا مربوط به رژیم

فونتیک فارسی

rezhimi
صفت

dietary, dietetic

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

غذاهای رژیمی

dietary foods

کیک رژیمی

a dietetic cake

نمونه‌جمله‌های بیشتر

سس رژیمی سالاد برای کسانی که مراقب میزان کالری دریافتی خود بودند، انتخابی سالم‌تر بود.

The dietetic salad dressing was a healthier option for those watching their calorie intake.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت رژیمی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «رژیمی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/رژیمی

لغات نزدیک رژیمی

پیشنهاد بهبود معانی