آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

زبانه به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / zabaane /

tongue, lappet, flapper, bolt, flare, strap, lingua, tenon, staphylion, staphyl-

tongue

lappet

flapper

bolt

flare

strap

lingua

tenon

staphylion

staphyl-

پیش‌آمدگی زبان‌مانند

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

زبانه‌ای از یخ در کناره‌های برکه شکل گرفت.

A tongue of ice formed along the edges of the pond.

او زبانه‌ای کوچک روی یقه‌ی ژاکتش دوخت.

He sewed a small lappet onto the collar of his jacket.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد زبانه

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
مترادف:
پره ناره میله

ارجاع به لغت زبانه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «زبانه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/زبانه

لغات نزدیک زبانه

پیشنهاد بهبود معانی