فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

زحمتکش به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

رنجبر

فونتیک فارسی

zahmatkesh
اسم صفت

sufferer, worker, laborious, proletarian, assiduous, toiler, industrious, laborer, hard-working, painstaking

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

کشاورز زحمتکش

laborious farmer

مردم زحمتکش

hard-working people

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد زحمتکش

  1. مترادف:
    رنجبر زجرکش ستمکش سختی‌کش محنت‌کش

ارجاع به لغت زحمتکش

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «زحمتکش» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/زحمتکش

لغات نزدیک زحمتکش

پیشنهاد بهبود معانی