sardine
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
یک قوطی ساردین در آب نمک
a can of sardines in brine
من طعم ساردین را دوست ندارم.
I don't like the taste of sardines.
یک قوطی ساردین خریدم.
I bought a can of sardines.
ساردین بیاستخوان
boneless sardines
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ساردین» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ساردین