آخرین به‌روزرسانی:

سحری به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

مربوط به سحرگاه

فونتیک فارسی

sahari
صفت

crepuscular, pertaining to dawn or daybreak

پیاده‌روی سحری

crepuscular walk

عادت‌های سحری

crepuscular habits

غذایی که روزه‌داران قبل از اذان صبح می‌خورند

فونتیک فارسی

sahari
اسم

food eaten before the dawn of the fasting day

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

برای سحری چی دوست داری؟

what do you like for Sahari?

خرما برای سحری

date for Sahari

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد سحری

  1. مترادف:
    مربوط به سحر
  1. مترادف:
    بامدادی سحرگاهان سحرگه
  1. مترادف:
    سحوری

ارجاع به لغت سحری

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سحری» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سحری

لغات نزدیک سحری

پیشنهاد بهبود معانی