آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

سخت کردن به انگلیسی

معنی‌ها

to harden, to make hard (d) after an adverb to from a transitiveverb

to harden

to make hardafter an adverb to from a transitiveverb

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

to harden, to render difficult, to aggravate

to harden

to render difficult

to aggravate

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد سخت کردن

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

ارجاع به لغت سخت کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سخت کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سخت کردن

لغات نزدیک سخت کردن

پیشنهاد بهبود معانی