military service, being a soldier, military, soldierliness, enlistment
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
بسیاری از کشورها شهروندان خود را به سپری کردن سربازی ملزم میکنند.
Many countries require their citizens to complete mandatory military service.
پدربزرگم غالبا ما را با داستانهای تجربیات سربازیاش در ویتنام سرگرم میکند.
My grandfather often regales us with stories of his experiences during his military service in Vietnam.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «سربازی» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سربازی