آیکن بنر

فقط تا پایان امروز - تا 50% تخفیف برای خرید اشتراک هوش مصنوعی

فقط تا پایان امروز - تا 50% تخفیف خرید AI

اعمال کد تخفیف
آخرین به‌روزرسانی:

سرک به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / sarak /

excess, surplus, additional value

excess

surplus

additional value

اضافه‌بار

بار سرک بر روی قطعات ماشین باعث فرسودگی سریع آن‌ها شد.

Excess stress on the machine parts caused them to wear out quickly.

کشاورزان پس‌از برداشت محصول با سرک محصولات روبه‌رو شدند.

Farmers faced a surplus of crops after the harvest.

اسم
فونتیک فارسی / sarak /

small head

small head

سر کوچک

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

سرک مجسمه با جزئیات زیادی تراشیده شده بود.

The small head of the statue was carved with great detail.

سرک سنجاق خیلی ریز است و نمی‌توان آن را واضح دید.

The small head of the pin is too tiny to see clearly.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت سرک

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سرک» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سرک

لغات نزدیک سرک

پیشنهاد بهبود معانی