آخرین به‌روزرسانی:

سوری به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم صفت
فونتیک فارسی / soori /

Syrian

اهل سوریه

سپاهیان سوری و مصری

Syrian and Egyptian armies

پناهندگان سوری

Syrian refugees

اسم
فونتیک فارسی / soori /

red rose

گل محمدی، گل سوری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

برایش یک شاخه سوری فرستاد

He sent her a single red rose

شکوفه‌های سوری

red rose blooms

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد سوری

  1. مترادف:
    گل‌سرخ گل‌محمدی
  1. مترادف:
    منسوب به سور
  1. مترادف:
    بزمی بزم‌رو سورچران مدعو به عروسی
  1. مترادف:
    اهل سوریه

ارجاع به لغت سوری

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سوری» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سوری

لغات نزدیک سوری

پیشنهاد بهبود معانی