آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

سیر کردن به انگلیسی

معنی‌ها

to go sightseeing, to travel , to revolve

to go sightseeing

to travel

to revolve

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

to fill, to satisfy, to feed (to satiety), to glut, to weary

to fill

to satisfy

to feed

to glut

to weary

assuage, circulate, sate, satiate

assuage

circulate

sate

satiate

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت سیر کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سیر کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سیر کردن

لغات نزدیک سیر کردن

پیشنهاد بهبود معانی