امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

سیر کردن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

معادل انگلیسی لغت:
to go sightseeing, to travel , to revolve

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
to fill, to satisfy, to feed (to satiety), to glut, to weary
assuage, circulate, sate, satiate
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت سیر کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سیر کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/سیر کردن

لغات نزدیک سیر کردن

پیشنهاد بهبود معانی