فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

شبیه‌ساز به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • تصویرساز
  • فونتیک فارسی

    shabihsaaz
  • اسم
    simulator, portraiture
    • - شبیه‌ساز پرواز به خلبان‌ها این امکان را داد که مهارت‌های خود را به کار بگیرند.

    • - The flight simulator allowed pilots to practice their skills.
    • - جراح برای تمرین یک جراحی پیچیده قبل از انجام آن روی بیمار واقعی از شبیه‌ساز استفاده کرد.

    • - The surgeon used a simulator to practice a complex surgery before performing it on a real patient.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت شبیه‌ساز

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «شبیه‌ساز» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/شبیه‌ساز

لغات نزدیک شبیه‌ساز

پیشنهاد بهبود معانی