personal, individual, private
ضمیرهای شخصی
personal pronouns
نمیخواهم در مشکلات شخصی او گرفتار شوم.
I do not want to get involved in her personal difficulties.
مسواک، شانه، کفش و جوراب جزء لوازم شخصی محسوب میشود.
Tooth brushes, combs, shoes, and socks are among one's personal effects.
civilian, noncombatant
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
لباس شخصی
civilian clothing
او سر کار لباس نظامی میپوشد و در تعطیلات لباس شخصی
on the job, he wears a military uniform, but on holidays he wears civilian clothing
private, intimate, particular, subjective
احساسات شخصی و نهان او
her intimate feelings
اتومبیل شخصی
a private car
کلمهی «شخصی» در زبان انگلیسی به personal ترجمه میشود.
«شخصی» به چیزی گفته میشود که مربوط به یک فرد خاص است و به حریم خصوصی یا ویژگیهای منحصر به فرد او مربوط میشود. این کلمه معمولاً برای توصیف اموری به کار میرود که مختص یک فرد بوده و ممکن است برای دیگران قابل دسترسی یا عمومی نباشد، مثل اطلاعات شخصی، نظرات شخصی، یا تجربیات شخصی.
مثلاً وقتی میگوییم «اطلاعات شخصی»، منظور دادهها و جزئیاتی است که هویت، زندگی یا عادات یک فرد را نشان میدهد و حفظ محرمانه بودن آنها اهمیت زیادی دارد. همچنین، «فضای شخصی» به محیط یا حریم فردی اشاره دارد که دیگران نباید بدون اجازه وارد آن شوند، مثل اتاق یا محل کار.
کلمه «شخصی» علاوه بر معنای حریم خصوصی، میتواند به ویژگیهای فردی نیز اشاره کند؛ مثلاً «سبک شخصی» به شیوه یا طرز رفتار و انتخابهای خاص هر فرد گفته میشود که او را از دیگران متمایز میکند. این مفهوم در زندگی روزمره و روابط انسانی بسیار اهمیت دارد و احترام گذاشتن به مسائل شخصی دیگران نشانه ادب و رعایت حقوق فردی است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «شخصی» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/شخصی