آخرین به‌روزرسانی:

شمع زدن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله

فعل متعدی
فونتیک فارسی / sham'zadan /

to shore up, to prop, to buttress, to truss, to support by a shore

(معماری) تیرک زدن، پشتاره‌دار کردن، پادیر زدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

زیر سقف این اتاق شمع زده‌ایم.

we have put a prop under the ceiling of this room

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت شمع زدن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «شمع زدن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/شمع زدن

لغات نزدیک شمع زدن

پیشنهاد بهبود معانی