آخرین به‌روزرسانی:

عنکبوت به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

رتیل

فونتیک فارسی

ankaboot
اسم

جانورشناسی spider, arachnid

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

تار عنکبوت

spider web

عنکبوت تار خود را می‌تند.

A spider weaves its web.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

رشته‌های تار عنکبوت

the threads of a spider's web

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد عنکبوت

  1. مترادف:
    تارتن تارتنک تارتنه کارتنک کارتنه کراتین

ارجاع به لغت عنکبوت

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «عنکبوت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/عنکبوت

لغات نزدیک عنکبوت

پیشنهاد بهبود معانی