۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

غیرممکن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / gheyre momken /

unthinkable, impossible

نشدنی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

سردرد شدید تمرکز را غیرممکن می‌کرد.

The splitting headache made it impossible to concentrate.

فهم همه‌ی آن اطلاعات در مدتی چنین کوتاه غیرممکن است.

The digestion of all that information in such a short time is impossible.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت غیرممکن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «غیرممکن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/غیرممکن

لغات نزدیک غیرممکن

پیشنهاد بهبود معانی