Persian, Persian speaker
دوستم فارس است و اغلب به من در ترجمهها کمک میکند.
My friend is a Persian speaker and often helps me with translations.
معمولاض پیدا کردن یک فارس در کشورهای غیرفارسیزبان دشوار است.
It is often difficult to find a Persian speaker in non-Persian speaking countries.
Fars, Pars
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
بند امیر در استان فارس
Amir dam in the Fars province
استان فارس در ایران تاریخی غنی دارد.
The Fars province in Iran has a rich history.
Persian, Persian-speaking
جمعیت فارس در کشور در طول این سالها بهطور پیوسته افزایش یافته است.
The Persian-speaking population in the country has been steadily increasing over the years,.
دوستم یک راهنمای تور فارس است.
My friend is a Persian-speaking tour guide.
کلمهی «فارس» در زبان انگلیسی به Fars ترجمه میشود.
«فارس» واژهای است که در زبان فارسی معانی و کاربردهای متعددی دارد و بسته به زمینهی استفاده، میتواند به یک استان جغرافیایی، قومیت یا زبان، تاریخ و تمدن، یا حتی هویت فرهنگی و ادبی اشاره داشته باشد. این واژه ریشهدار، از مهمترین مفاهیم در تاریخ و فرهنگ ایران به شمار میرود و شناخت آن مستلزم نگاهی چندوجهی و گسترده است.
در نخستین و رایجترین معنا، «فارس» نام یکی از استانهای بزرگ و مهم ایران است که مرکز آن شهر شیراز میباشد. استان فارس در جنوب ایران واقع شده و با داشتن پیشینهای چند هزار ساله، از مهمترین خاستگاههای تمدن ایرانی محسوب میشود. وجود بناهایی چون تختجمشید، پاسارگاد، نقشرستم، و آرامگاه کوروش کبیر، این منطقه را به قلب تاریخی ایران تبدیل کرده است. امروزه نیز فارس از نظر فرهنگی، گردشگری، کشاورزی و صنعتی یکی از استانهای تأثیرگذار کشور به شمار میرود.
در معنای دوم، «فارس» به قوم یا گروه زبانی اطلاق میشود که زبان مادری آنها فارسی است. این افراد عمدتاً در مناطق مرکزی، غربی و جنوبی ایران سکونت دارند و زبان فارسی را نه بهعنوان زبان دوم، بلکه بهعنوان زبان اصلی و مادری خود استفاده میکنند. اصطلاح «فارسزبان» نیز در همین راستا به کار میرود تا میان اقوامی که فارسی را بهعنوان زبان دوم یا رسمی صحبت میکنند، تمایز ایجاد شود.
از منظر تاریخی، «فارس» به منطقهای اطلاق میشد که در دوران هخامنشیان «پارس» نام داشت و محل شکلگیری نخستین امپراتوری بزرگ ایرانی بود. واژهی Persia که در بسیاری از زبانهای غربی برای نامگذاری ایران استفاده میشود، در اصل برگرفته از همین «پارس» یا «فارس» است. بنابراین، فارس نه تنها یک نام جغرافیایی، بلکه نمادی از هویت و ریشهی ایران در عرصهی تاریخ جهانی است.
در بُعد فرهنگی و ادبی، «فارس» سرزمین پرورش بسیاری از شاعران، نویسندگان، فلاسفه و اندیشمندان نامآور ایران بوده است. شهرهایی چون شیراز، که زادگاه سعدی و حافظاند، مرکز درخشش زبان و ادبیات فارسی به شمار میروند. به همین دلیل، فارس در حافظهی فرهنگی ایرانیان با مفاهیمی چون شعر، عرفان، زیبایی و هنر عجین شده است و جایگاه ویژهای در فرهنگ ملی دارد.
«فارس» واژهای است عمیق و چندلایه که در دل خود تاریخ، زبان، جغرافیا، فرهنگ و هویت را جای داده است. چه بهعنوان یک استان، چه بهعنوان ریشهی تمدن ایرانی، و چه بهعنوان نمایندهی زبان و ادب فارسی، این واژه بخش مهمی از پیکرهی فرهنگی ایران را تشکیل میدهد و همچنان در ذهن، زبان و زیست مردم جاری است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «فارس» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/فارس