فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

فرض کردن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

تصور کردن، خیال کردن

فونتیک فارسی

farz kardan
فعل لازم فعل متعدی

to presuppose, to suppose, to presume, to assume, to imagine, to posit, to theorize, to guess, to understand, to call, to let, to esteem, to postulate, to take, to treat

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

فرض کنیم که نیاید.

Let's guess he won't come.

موسی اشتباه فرض می‌کند!

Moses supposes erroneously!

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت فرض کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «فرض کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/فرض کردن

لغات نزدیک فرض کردن

پیشنهاد بهبود معانی