با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    فیلم به انگلیسی

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    نواری حساس به نور برای عکس‌برداری و فیلمبرداری

    فونتیک فارسی

    film
    اسم
    film

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

    - فیلم‌های کداک

    - Kodak films

    - دو حلقه فیلم عکاسی

    - two rolls of photographic films
    نمایش سینمایی

    فونتیک فارسی

    film
    اسم
    cinema, movies

    - دیدن آن فیلم مرا خسته و دل‌زده کرد.

    - Seeing that movie gave me a blah feeling.

    - در پایان فیلم شخصیت اصلی توسط دشمن کشته می‌شود.

    - At the end of the film, the hero is killed by the enemy.

    - در شب اول نمایش فیلم

    - during the movie's premiere
    مجازی screen
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت فیلم

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «فیلم» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/فیلم

    لغات نزدیک فیلم

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی