آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

قدردان به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / ghadrdaan /

appreciative, grateful, thankful, obliged, under obligation

appreciative

grateful

thankful

obliged

under obligation

قدرشناس

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

جامعه قدردان بخشندگی کشاورز بود چرا که او سخاوتمندانه محصول خود را با افراد نیازمند تقسیم کرد.

The community was grateful for the farmer's bounty as he generously shared his harvest with those in need.

من قدردان فرصت یادگیری و رشد در این شغل جدید هستم.

I am appreciative of the opportunity to learn and grow in this new job.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد قدردان

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

ارجاع به لغت قدردان

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «قدردان» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/قدردان

لغات نزدیک قدردان

پیشنهاد بهبود معانی