teapot, teakettle, kettle, pot
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
فقط یک ذره چای در قوری مانده است.
There is only a dribble of tea left in the teapot.
یک قوری چای
a pot of tea
در قوری را بگذار!
put the top on the teapot!
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «قوری» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/قوری