فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

لوطی به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

جوانمرد

فونتیک فارسی

looti
صفت

generous, gentlemanly, manly, magnanimous, chivalrous, knightly

مرد لوطی در اتوبوس جایش را به زن باردار تعارف کرد.

The chivalrous man offered his seat to the pregnant woman on the bus.

شوالیه‌ی لوطی جانش را به خطر انداخت تا شاهزاده را از چنگال اژدها نجات دهد.

The chivalrous knight risked his life to rescue the princess from the dragon.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

پادشاه لوطی دشمنش را بخشید.

The magnanimous king pardoned his enemy.

هرزه‌کار

فونتیک فارسی

looti
صفت

lewd, buffoon, juggler

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد لوطی

  1. مترادف:
    فاسد هرزه
  1. مترادف:
    بچه‌باز
  1. مترادف:
    دست‌ودل‌باز سخی

ارجاع به لغت لوطی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «لوطی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/لوطی

لغات نزدیک لوطی

پیشنهاد بهبود معانی