آخرین به‌روزرسانی:

مبادله کردن به انگلیسی

معنی‌ها

bandy, barter, change, commute, exchange, interchange, reciprocate, trade

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

convert

عامیانه switch

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مبادله کردن

  1. مترادف:
    ردوبدل کردن
  1. مترادف:
    تعویض کردن عوض کردن تبدیل کردن

ارجاع به لغت مبادله کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مبادله کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مبادله کردن

لغات نزدیک مبادله کردن

پیشنهاد بهبود معانی