فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

متخاصم به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • دشمن
  • فونتیک فارسی

    motakhaasem
  • اسم صفت
    hostile, belligerent, warring, at war, enemy
    • - قبایل متخاصم

    • - warring tribes
    • - دو کشور متخاصم پس از ماه‌ها مذاکره سرانجام به آتش‌بس رضایت دادند.

    • - The two warring nations finally agreed to a truce after months of negotiations.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد متخاصم

ارجاع به لغت متخاصم

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «متخاصم» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/متخاصم

لغات نزدیک متخاصم

پیشنهاد بهبود معانی