متخاصم به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

دشمن

فونتیک فارسی

motakhaasem
اسم صفت
hostile, belligerent, warring, at war, enemy

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

- قبایل متخاصم

- warring tribes

- دو کشور متخاصم پس از ماه‌ها مذاکره سرانجام به آتش‌بس رضایت دادند.

- The two warring nations finally agreed to a truce after months of negotiations.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد متخاصم

ارجاع به لغت متخاصم

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «متخاصم» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/متخاصم

لغات نزدیک متخاصم

پیشنهاد بهبود معانی