امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

متعادل به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

دارای اعتدال، میانه‌رو، با تعادل، هم‌وزن

فونتیک فارسی

mota'aadel
صفت
equilibrant, stable, balance, equable, modest, stabilized, equipoised, symmetrical, balanced, counterbalanced, tempered, well-adjusted, composed, moderate, even-tempered, levelheaded, even, level, restrained, rounded, sane, well-balanced, equi-

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

- دو وزنه‌ی متعادل

- two equipoised weights

- هوای متعادل شیراز در بهار

- the equable weather of Shiraz in springtime

- متعادل‌کننده

- stabilizer, equalizer
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد متعادل

  1. مترادف:
    هم‌سنگ هم‌وزن برابر
  1. مترادف:
    ترازمند تعادل‌دار
  1. مترادف:
    دارای تعادل دارای اعتدال میانه‌رو

ارجاع به لغت متعادل

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «متعادل» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/متعادل

لغات نزدیک متعادل

پیشنهاد بهبود معانی