فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

متعهد به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • پیماندار
  • فونتیک فارسی

    mota'ahhed
  • صفت
    committed, surety, engaged, wedded to, liable, party to contract or agreement, obligated, dedicated, bound, sponsor
    • - امت با ایمان و متعهد

    • - the communion of the faithful and the committed
    • - متعهد کردن

    • - to obligate
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت متعهد

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «متعهد» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/متعهد

پیشنهاد بهبود معانی