به علت به‌روزرسانی سرورها، ممکن است برخی از بخش‌های وب‌سایت و نرم‌افزارهای فست دیکشنری در دسترس نباشند.
فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉
بیا تولد

    مجروح کردن به انگلیسی

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    معادل انگلیسی لغت:
    • to wound, [fig.] to injure
    پیشنهاد بهبود معانی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    مترادف و متضاد مجروح کردن

    1. زخمی کردن، زخم زدن، زخم‌دار کردن ≠ التیام بخشیدن
    2. جریحه‌دار کردن، فگار کردن
    3. آزردن، آزرده‌خاطر کردن
    4. آسیب رساندن، صدمه‌زدن

    ارجاع به لغت مجروح کردن

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «مجروح کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/مجروح کردن

    لغات نزدیک مجروح کردن

    پیشنهاد بهبود معانی
    دریافت فست دیکشنری از طریق اپ‌استور دانلود مستقیم فست دیکشنری