امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

مجری به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

فونتیک فارسی

mejri
(small) box, [bot.] pyxidium

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
(one) who executes or enforces
enforced
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مجری

  1. مترادف:
    جعبه صندوق صندوقچه
  1. مترادف:
    اجراکننده اقدام‌کننده عمل‌کننده

ارجاع به لغت مجری

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مجری» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/مجری

لغات نزدیک مجری

پیشنهاد بهبود معانی