فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

محبوس کردن به انگلیسی

معنی

معادل انگلیسی لغت:

coop, imprison, mew, shut

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد محبوس کردن

  1. مترادف:
    بازداشت کردن توقیف کردن حبس کردن زندانی کردن دربند کردن
    متضاد:
    آزاد کردن رها ساختن

ارجاع به لغت محبوس کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «محبوس کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/محبوس کردن

لغات نزدیک محبوس کردن

پیشنهاد بهبود معانی