آخرین به‌روزرسانی:

محروم شدن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

فعل لازم
فونتیک فارسی / mahroom shodan /

to be deprived, to be dispossessed, to be despoiled, to become disadvantaged, to become bereft, to be denied

بی‌بهره شدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

از مصاحبت دوست خود محروم شدم.

I was deprived of my friend's companionship.

مجرمان از حقوق مدنی خود محروم شدند.

The criminals were deprived of their civil rights.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد محروم شدن

  1. مترادف:
    بی‌نصیب شدن محروم گشتن بی‌بهره ماندن نامراد شدن
    متضاد:
    بهره‌ور شدن

ارجاع به لغت محروم شدن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «محروم شدن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/محروم شدن

لغات نزدیک محروم شدن

پیشنهاد بهبود معانی