good omen, auspicious sign
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
پیدایش رنگینکمان بعد از طوفان برای کشاورزان مروا بود.
The arrival of a rainbow after the storm was a good omen for the farmers.
تماس تلفنی غیرمنتظره از یک دوست قدیمی مروایی برای یک عصر بهیادماندنی بود.
The unexpected phone call from an old friend was a good omen for a memorable evening.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «مروا» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مروا