فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

مرو به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

مرماخوز

فونتیک فارسی

marv
اسم خاص

گیاه‌شناسی safflower

روغن مرو معمولاً در آشپزی استفاده می‌شود.

Safflower oil is often used in cooking.

یک کیسه دانه‌ی مرو برای پرندگان خریدم.

I bought a bag of safflower seeds for the birds.

نام شهری که امروزه در جمهوری ترکمنستان واقع است

فونتیک فارسی

marv
اسم خاص

جغرافیا Merw, Mary

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

مرو شهری کوچک و واقع‌شده در ترکمنستان است.

Merw is a small town located in Turkmenistan.

مرو شهری بی‌مانند و باستانی است.

Merw is a unique and ancient city.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت مرو

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مرو» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مرو

لغات نزدیک مرو

پیشنهاد بهبود معانی