interview, session, question and answer
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
مصاحبه شغلی بسیار کلافهکننده بود.
The job interview was a nerve-racking experience.
از من برای مصاحبه دعوت به عمل آمده بود.
I had been invited for an interview.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «مصاحبه» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مصاحبه