آخرین به‌روزرسانی:

مطلع‌کننده به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / mottale' konande /

informer, informative

خبردهنده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

مدرک مطلع‌کننده در محاکمه شواهد مهمی ارائه کرد.

The informer witness provided crucial evidence in the trial.

سیستم امنیتی ما برای شناسایی تهدیدات احتمالی به یک اتاقک مطلع‌کننده متکی است.

Our security system relies on an informer module to detect potential threats.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت مطلع‌کننده

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مطلع‌کننده» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مطلع‌کننده

لغات نزدیک مطلع‌کننده

پیشنهاد بهبود معانی