با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

مطلع‌کننده به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

خبردهنده

فونتیک فارسی

mottale' konande
صفت
informer, informative

- مدرک مطلع‌کننده در محاکمه شواهد مهمی ارائه کرد.

- The informer witness provided crucial evidence in the trial.

- سیستم امنیتی ما برای شناسایی تهدیدات احتمالی به یک اتاقک مطلع‌کننده متکی است.

- Our security system relies on an informer module to detect potential threats.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت مطلع‌کننده

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مطلع‌کننده» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/مطلع‌کننده

لغات نزدیک مطلع‌کننده

پیشنهاد بهبود معانی