آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

مقرر به انگلیسی

معنی

فونتیک فارسی / mogharrar /

prescribed, specified, laid down, enjoined, appointed, arranged, arranged, agreed (upon), regular

prescribed

specified

laid down

enjoined

appointed

arranged

arranged

agreed

regular

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مقرر

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
معلوم تعیین شده قرار گذاشته‌شده برقرارشده
مترادف:
اسم واخوان تقریرگر تقریرکننده بیان‌کننده واگو

ارجاع به لغت مقرر

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مقرر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مقرر

لغات نزدیک مقرر

پیشنهاد بهبود معانی