آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

مقرر به انگلیسی

معنی

فونتیک فارسی / mogharrar /

prescribed, specified, laid down, enjoined, appointed, arranged, arranged, agreed (upon), regular

prescribed

specified

laid down

enjoined

appointed

arranged

arranged

agreed

regular

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مقرر

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
معلوم تعیین شده قرار گذاشته‌شده برقرارشده
مترادف:
اسم واخوان تقریرگر تقریرکننده بیان‌کننده واگو

ارجاع به لغت مقرر

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مقرر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مقرر

لغات نزدیک مقرر

پیشنهاد بهبود معانی