آخرین به‌روزرسانی:

ملاقات شدن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

به دیدار آمدن

فونتیک فارسی

molaaghaat shodan
فعل لازم

to be met, to be payed a visit to, to be visited

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

خانه‌ی دوران کودکی او اغلب توسط دوستان قدیمی ملاقات می‌شود.

Her childhood home is often be visited by old friends.

آن‌ها امیدوارند که توسط دوستانشان در فرودگاه ملاقات شوند.

They hope to be met by their friends at the airport.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت ملاقات شدن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ملاقات شدن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ملاقات شدن

لغات نزدیک ملاقات شدن

پیشنهاد بهبود معانی