آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

منزوی کردن به انگلیسی

معنی

cloister, fence, immure, insulate, isolate, marginalize, seclude, sequester

cloister

fence

immure

insulate

isolate

marginalize

seclude

sequester

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد منزوی کردن

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
تنها گذاشتن گوشه‌نشین کردن
مترادف:
به حاشیه‌راندن حاشیه‌نشین کردن

ارجاع به لغت منزوی کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «منزوی کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/منزوی کردن

لغات نزدیک منزوی کردن

پیشنهاد بهبود معانی