زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد 🌍
آخرین به‌روزرسانی:

موازی به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / movaazi /

parallel, collateral

parallel

collateral

هم‌راستا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

تراکتورها شیارهای موازی در زمین ایجاد می‌کردند.

Tractors furrowed the land in parallel lines.

دو خط موازی هرگز با هم برخورد نمی‌کنند.

Two parallel lines never meet.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد موازی

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
متضاد:

ارجاع به لغت موازی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «موازی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/موازی

لغات نزدیک موازی

پیشنهاد بهبود معانی