needed, required, necessary, needful, requisite
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
مقدار شکر مورد نیاز
the quantity of sugar needed
دندانپزشک دائماً مورد نیاز بود.
A dentist was in constant requisition.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «مورد نیاز» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مورد نیاز