آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

موزون به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / mozoon /

rhythmic, rhythmical, euphonious, poetic, symphonic, medolious, measured, tuneful, lilting, harmonious

rhythmic

rhythmical

euphonious

poetic

symphonic

medolious

measured

tuneful

lilting

harmonious

خوش‌نوا، دارای وزن

صدای پای موزون سربازان

the rhythmic tramp of soldiers

در زبان‌شناسی، ادغام هجائی اغلب در قالب‌های شاعرانه برای افزایش موزون بودن زبان رخ می‌دهد.

In linguistics, syneresis often occurs in poetic forms to enhance the flow of the language.

صفت
فونتیک فارسی / mozoon /

graceful, shapely, well-built, well-proportioned, well-balanced, symmetrical

graceful

shapely

well-built

well-proportioned

well-balanced

symmetrical

متناسب

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

صورت او کاملاً موزون است.

Her face is perfectly symmetrical.

او اندامی موزون دارد که توجه همه را جلب می‌کند.

She has a shapely figure that catches everyone's attention.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد موزون

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
مترادف:
سنجیده وزن‌شده

سوال‌های رایج موزون

موزون به انگلیسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «موزون» در زبان انگلیسی به rhythmic یا balanced ترجمه می‌شود.

موزون به حالتی گفته می‌شود که در آن هماهنگی، تناسب و توازن میان اجزا وجود دارد، به‌گونه‌ای که حرکت، صدا، یا ساختار به صورت منظم و خوش‌آهنگ جریان پیدا می‌کند. این واژه معمولاً در زمینه‌های مختلفی مثل موسیقی، شعر، زبان، حرکات بدنی و حتی طراحی به کار می‌رود تا نشان دهد که عناصر مختلف در یک هماهنگی دقیق و منظم قرار دارند. به‌عنوان مثال، در موسیقی، ریتم و ضرباهنگ درست و منظم باعث ایجاد یک حس موزون می‌شود که شنونده را جذب و آرامش می‌بخشد.

موزون بودن در شعر و نثر به معنای داشتن وزن درست، قافیه و آهنگ متناسب است که به زیبایی و گیرایی متن کمک می‌کند و آن را دلنشین‌تر می‌سازد.

در حرکات ورزشی یا رقص، حرکات موزون به حرکاتی گفته می‌شود که با هماهنگی کامل و بدون ناهماهنگی اجرا می‌شوند و این باعث ایجاد جلوه‌ای زیبا و تأثیرگذار می‌شود.

همچنین در طراحی و هنرهای تجسمی، تعادل و تناسب میان اجزای مختلف یک اثر، حس موزون بودن را به بیننده منتقل می‌کند.

مفهوم موزون فراتر از ظواهر فنی است و به نوعی با احساس زیبایی و هماهنگی در ارتباط است. هنگامی که چیزی موزون است، معمولاً حس آرامش، نظم و رضایت در فرد ایجاد می‌کند و باعث می‌شود که تجربه‌ی آن لحظه یا اثر به یادماندنی‌تر و دلپذیرتر باشد.

ارجاع به لغت موزون

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «موزون» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/موزون

لغات نزدیک موزون

پیشنهاد بهبود معانی