آخرین به‌روزرسانی:

میانگین به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

میانگین، حد وسط

فونتیک فارسی

miyaangin
اسم

average, mean

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

میانگین 11 و 14 و 20 عبارت‌ است‌ از 15.

The average of 11,14 and 20 is 15.

میانگین اجاره‌ی هر اتاق 50 دلار است.

The average rental for each room is $ 50.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد میانگین

  1. مترادف:
    حدوسط متوسط معدل میانه

ارجاع به لغت میانگین

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «میانگین» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/میانگین

لغات نزدیک میانگین

پیشنهاد بهبود معانی