فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

نساجی به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • پارچه‌بافی
  • فونتیک فارسی

    nassaaji
  • اسم
    weaving, textile manufacturing, textile
    • - صنعت نساجی

    • - the textile industry
    • - او دو سال در یک آموزشگاه نساجی بود.

    • - He spent two years at a textile institute.
    • - این کارخانه‌ی نساجی تمام پارچه‌های خود را پرزدار می‌کند تا ظاهری نرم به آن‌ها بدهد.

    • - The textile factory teasels all their fabrics to give them a soft finish.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد نساجی

ارجاع به لغت نساجی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «نساجی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/نساجی

لغات نزدیک نساجی

پیشنهاد بهبود معانی