نهال به انگلیسی
آخرین به‌روزرسانی:
معنی و نمونه‌جمله‌ها
درخت تازه‌کاشته‌شده
فونتیک فارسی
nahaal
اسم
transplant, sapling, seedling
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- نهال را در خاک بکار.
- Transplant the seedling into soil.
- خاک را مرطوب نگه دار تا نهال رشد کند.
- Keep the soil moist. That way, the seedling will flourish.
مترادف و متضاد نهال
- درختچه، درخت، شجر، گیاه
- بستر، تشک‌نهالی
- شکار، کنین
ارجاع به لغت نهال
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «نهال» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/نهال
لغات نزدیک نهال
- - نهازش
- - نهازیدن
- - نهال
- - نهال زدن
- - نهال کاری کردن