آخرین به‌روزرسانی:

نوسان کردن به انگلیسی

معنی

fluctuate, oscillate, seesaw, sway, swing, teeter, tremble, vacillate, wave, waver, yaw

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت نوسان کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «نوسان کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/نوسان کردن

لغات نزدیک نوسان کردن

پیشنهاد بهبود معانی