To give a gift, to gift, to present, to bestow, to proffer, to propine, ro endow, to donate
To give a gift
to gift
to present
to bestow
to proffer
to propine
ro endow
to donate
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
او خانهی خود را به یتیمخانه هدیه کرد
he gifted his house to the orphanage
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «هدیه کردن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/هدیه کردن